روزی که باد به سمت تو می وزید
چه تاوانی، چه تاوانی می دهم
به آسمان
به زمین
به خاطره ها
جایی نیست که آلودۀ تو نباشد
گریز را راهی نیست
جز به زمان سترون شده در تصاویر تو
جز به دالان هایی که به تو پایان می یابند
جز به خیابان ها یی که خطوط تنت نقش بسته به دیوارهایش
چه تاوانی، چه تاوانی می دهم
برای روزی
که باد به سمت تو می وزید و دلم اتفاقی در مسیرش بود
+ نوشته شده در شنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 10 توسط بهاره بهگوی
|
قلب بودن کار سختی نیست، ساده است